ز بسم الله چیزی نیست بهتر نهادم تاج بسم الله بر سر
خواجه شمسالدین محمد بن بهاءالدّین حافظ شیرازی ملقب به لسانالغیب و ترجمان الاسرار شاعر بزرگ سدهٔ هشتم ایران (برابر قرن چهاردهم میلادی) و یکی از سخنوران نامی جهان است. بیشتر شعرهای او غزل هستند که به غزلیات حافظ شهرت دارند.
دریافت فایل صوتی
توضیحات:
مهجوری: دوری، جدایی، جداماندگی.
روا می داری: جایز می شماری.
برِ خویش: نزد خویش، پهلوی خویش.
بادیه: صحرای بی آب و علف.
زلالی: آب زلالی.
به امیدی که . به خدا می داری: در برابر انتظاری که از خدا داری.
بِحِل کردن: حلال کردن، عفو و بخشش کردن.
مرا می داری: مرا نگاه می داری، با من رفتار می کنی.
حضرت: محل حضور، درگاه والا.
حضرت سیمرغ: آنجا که سیمرغ حضور دارد، بارگاه سیمرغ، کوه قاف.
جولانگاه: جای گردش و تاخت و تاز.
عرض: آبرو، حیثیت.
زحمت ما می داری: مزاحم ما می شوی.
تقصیر: کوتاهی کردن، خطا و گناه و قصور.
پایه: مقام و مرتبه.
به خدمت: در ازاء خدمت.
عطا: بخشش.
شرح ابیات:
(1) ای آنکه جدایی و دوری عاشقان را روا دانسته و چاکران خود را از پیش خود دور می کنی.
(2) در برابر چشم داشتی که تو هم به عنایت الهی داری، تشنه کام وادی عشق را با آب دیداری مدد رسان.
(3) جانا، دلم را ربودی و تو را حلال کردم اما از دل من بهتر از من نگهداری و با او بهتر از من رفتار کن.
(4) اگر تو جایز می دانی بدان اما، هم پیاله های دیگر ما که از جام ما باده می نوشند برای ما قابل قبول و تحمل نیست.
(5) ای مگس، بارگاه سیمرغ محل پرواز و تاخت و تازتو نیست (با این کار) هم آبروی خود را برده و هم ما را رنجیده خاطر می کنی.
(6) تو به خاطر خطا و قصور خود از فیض این درگاه محروم شده یی از دست چه کسی گله و ناله و برای چه داد و فریاد می کنی.
(7) حافظ، در برابر خدمت و حسن عمل، از پادشاهان مقام و منصب طلب می کنند. تو که در این راه کار و کوششی نکرده یی برای چه چشم داشت بخشش داری
حکایتی بسیار زیبا از گلستان سعدی با صوت و توضیحات
,داری ,تو ,هم ,کنی ,خدمت , ,می داری ,می کنی ,برای چه ,و تاخت